جدول جو
جدول جو

معنی سابق الایام - جستجوی لغت در جدول جو

سابق الایام(بِ قُلْ اَیْ یا)
روزگار گذشته. گذشته. پیش. پیشی. در سابق: ثبات بر عهد و میثاقی که با سلطان داشت در سابق الایام فرامی نمود. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 تهران ص 331)
لغت نامه دهخدا
سابق الایام
روزگار گذشته ایام پیشین: ثبات بر عهد و میثاقی که با سلطان داشت در سابق الایام فرامی نمود. روزگار گذشته
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سابق الانعام
تصویر سابق الانعام
منعم قدیم، ولی نعمت دیرین
فرهنگ فارسی عمید
(بِ قُلْ بَ)
در پیش گفته شده. سابق الذکر. مذکور. مزبور
لغت نامه دهخدا
(بِ قُلْ اِ)
منعم قدیم. ولینعمت دیرین. آنکه از پیش انعام می کرده است:
چه جرم دید خداوند سابق الانعام
که بنده در نظر خویش خوار میدارد.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ اَیْ یا)
اهل زمانه. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سابق البیان
تصویر سابق البیان
درپیش گفته شده مذکور
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه از دیر باز انعام و بخشش داشته ولی نعمت دیرین: چه جرم دید خداوند سابق الانعام که بنده در نظرخویش خوار میدارد ک (گلستان)
فرهنگ لغت هوشیار